گلچین زیباترین شعر در مورد آتش
شعر در مورد آتش
شعر آتش,شعر آتش در نیستان,شعر آتش دل,شعر آتش به اختیار,شعر آتش در نیستان از کیست,شعر آتش در نیستان شهرام ناظری,شعر آتش در نیستان مولانا,شعر آتش در نیستان مجذوب علیشاه,شعر آتش در نیستان ناظری,شعر آتش در نیستان,متن شعر آتش در نیستان,معنی شعر آتش در نیستان,تفسیر شعر آتش در نیستان,شعر آتش دل مهدیه محمدخانی,شعر آتش دل معین,شعر تصنیف آتش دل,شعر آتش کاروان دلکش,شعر آهنگ آتش دل,شعر درباره آتش دل,شعر در دل آتش غم رخت,شعر در مورد آتش,شعر در مورد آتش عشق,شعر در مورد آتش نشان,شعر در مورد آتش نشانی,شعر در مورد آتشفشان,شعر در مورد آتش دل,شعر در مورد آتش سوزی,شعر در مورد آتش زرتشت,شعری در مورد آتش,شعر نو در مورد آتش,شعر درباره آتش عشق,شعری در مورد اتش عشق,شعر درمورد اتش عشق,شعری درمورد اتش عشق,شعر کودکانه در مورد آتش نشانی,شعر در باره آتش نشان,شعر در مورد روز آتش نشانی,شعر کودکان در مورد آتش نشانی,شعر کودکانه در مورد آتش نشان,شعری درمورد آتش نشانی,شعری درمورد آتش نشان,شعر کودکان درمورد آتش نشان,شعر درباره آتش نشانی,شعری در مورد آتشفشان,شعر درباره آتشفشان,شعر درباره آتش دل,شعری در مورد اتش,شعر نو درباره آتش,شعر نو در باره اتش
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آتش برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
شعر آتش
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
شعر آتش در نیستان
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
دوش بر من ز سر هر چو پروانه بسوخت
شعر آتش دل
خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد
خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
شعر آتش به اختیار
شعر آتش در نیستان از کیست
شعر آتش در نیستان شهرام ناظری
شعر آتش در نیستان مولانا
شعر آتش در نیستان مجذوب علیشاه
شعر آتش در نیستان ناظری
شعر آتش در نیستان
متن شعر آتش در نیستان
معنی شعر آتش در نیستان
تفسیر شعر آتش در نیستان
شعر آتش دل مهدیه محمدخانی
شعر آتش دل معین
شعر تصنیف آتش دل
شعر آتش کاروان دلکش
شعر آهنگ آتش دل
شعر درباره آتش دل
شعر در دل آتش غم رخت
شعر در مورد آتش
شعر در مورد آتش عشق
شعر در مورد آتش نشان
شعر در مورد آتش نشانی
شعر در مورد آتشفشان
شعر در مورد آتش دل
شعر در مورد آتش سوزی
شعر در مورد آتش زرتشت
شعری در مورد آتش
شعر نو در مورد آتش
شعر درباره آتش عشق
شعری در مورد اتش عشق
شعر درمورد اتش عشق
شعری درمورد اتش عشق
شعر کودکانه در مورد آتش نشانی
شعر در باره آتش نشان
شعر در مورد روز آتش نشانی
شعر کودکان در مورد آتش نشانی
شعر کودکانه در مورد آتش نشان
شعری درمورد آتش نشانی
شعری درمورد آتش نشان
شعر کودکان درمورد آتش نشان
شعر درباره آتش نشانی
شعری در مورد آتشفشان
شعر درباره آتشفشان
شعر درباره آتش دل
شعری در مورد اتش
شعر نو درباره آتش
شعر نو در باره اتش
شعری در مورد آتش
شعری در مورد آتش عشق
شعری در مورد آتش نشان
شعری در مورد آتش نشانی
شعری در مورد آتشفشان
شعری در مورد آتش دل
شعری در مورد آتش سوزی
شعری در مورد آتش زرتشت
شعر نوی در مورد آتش
شعری درباره آتش عشق
شعری در مورد اتش عشق
شعری درمورد اتش عشق
شعری کودکانه در مورد آتش نشانی
خیلی زود عاشقت شدم
و نگاهم را پنهان کردم
زمانی نگذشته بود
که تمام قصه های عاشقانه را آتش زدم
دیگر نیازی به این تاریخ افسانه ای نیست
من به شناخت عمیقی رسیدم
در همان دقایقی که چشمانت را دیدم
شعری در باره آتش نشان
می خواهم تو را
به آتش بیاندازم
سپس از آتش نجات داده و
بر رویت آب بپاشم
نگاهت کرده و
به جای دردهایت بسوزم
شعری در مورد روز آتش نشانی
زمستان بود
بوسه آتش زدیم و
گرم شدیم
شعری کودکان در مورد آتش نشانی
از دلتنگی میمیرم
در آتش میمیرم
بر سر دار میمیرم
با گلوی بریده میمیرم
اما نخواهم گفت
زمانِ عشق من و تو به سر رسیده است
که مرگ
به عشق ما راه ندارد
شعری کودکانه در مورد آتش نشان
مردن که کاری ندارد
فقط بگو بمیر
دراز می کشم و
می میرم
دوست داشتنت
این حرف ها سرش نمی شود
اگر بخواهی
حتا جهنم را
به آتش می کشم
شعری در مورد آتش نشانی
نام این آتش ، تنها عشق بود
و عمری که داشت زیر سایه ی این سه حرف
رو به زوال می رفت
شعر در وصف آتش کاروان دلکش
اولین شعرها را
من برایت گفته ام
روی دیواره ی غارها
به شکل
شکار، نیزه و آتش
و هنوز
هیچکس نفهمیده
شکار، نیزه و آتش
فقط استعاره ای هستند
از عشق من به تو
اشعاری در مورد آتش
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
دوش بر من ز سر هر چو پروانه بسوخت
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد
خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت
شعر غمگین تنهایی جدید
مثل آتیش تو صحرا / یا که طوفان تو دریا
مثل ظلمت توی شب ها / جون به لب موندم و تنها
شعر در مورد تولد دوست
امشب
شعری نخواهم نوشت
شمع را….
برای تولدت روشن میکنم
و پرهایم را طواف میدهم
بر گرد آتشی که تــــو در جانم روشن کرده یی
تکه خاکستر کوچک کافی است
تا پر سوخته حرمت پیدا کند.
جشن تولد توست
و من…
بار به دنیا می آیم و خاکستر می شوم
تا راز حضور تو را بدانم.
ققنوسم من امشب!
“ تولــ ــ ـ ـــدت مبارک بهترینم “
شعر در مورد آتش
- ۹۷/۰۷/۰۶