وبلاگ خباثت

وبلاگ خباثت

وبلاگ خباثت

وبلاگ خباثت

وبلاگ خباثت

گلچین زیباترین شعر در مورد برکه

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۲۴ ق.ظ

شعر در مورد برکه

شعر در مورد برکه ,شعر درمورد برکه,شعری در مورد برکه,شعر در مورد برکه,شعر نو درمورد برکه,شعر درباره برکه,شعری درباره برکه,شعر زیبا درباره برکه,شعر درباره ی برکه,شعر برکه,شعر برکه کاشی,شعر برکه ماهی,شعر برکه سهراب,شعر برکه آب,شعر برکه و ماهی,شعر برکه و ماه,شعر برکه سبز,برکه شعر نو,شعر درباره برکه,شعر ماهی برکه کاشی,شعر ماهی این برکه کاشی,شعر من ماهی این برکه کاشی,متن شعر برکه کاشی

شعر در مورد برکه

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد برکه برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

تو ماهی و من ماهیِ این برکه ی کاشی..

اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی!

آه از نفس پاک تو و صبح نشابور

از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی..

شعر در مورد برکه

می توانم در اندوه دست و پا بزنم

در همه ی برکه هایش

به آن عادت کرده ام

اما کوچک ترین تکان خوشی

پاهایم را سُست می کند

و همچون مستان راهم را نمی شناسم

مگذار کسی خنده ای کند

مستی ام از آن شراب تازه بود

همین!

شعر درمورد برکه

چیزی در تو

مرا به احساس عاشقانه می برد

آن سان که برکه ها

ترانۀ رنگین کمان ها را

با لحن لالائی

برای ماه می خوانند

شعری در مورد برکه

درد من حصار برکه نیست،

درد من زیستن با ماهیانی است

که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است

شعر در مورد برکه

به نسیمی همه راه به هم می ریزد

کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد

سنگ در برکه می اندازم و می پندارم

با همین سنگ زدن، ماه به هم می ریزد

شعر نو درمورد برکه

از برکه

به دریا بزن!

تنهایی‌اَت

بزرگ شده است مرد.

شعر درباره برکه

با تو دریافتم که خاکستر، اخگر می‌شود

و آب برکه ها‌ی گل‌آلودِ باران در گذرگاه‌ها

دوباره، به ابر بدل می‌شوند

شعری درباره برکه

به تو نزدیک می شوم

لب روی تن ات می گذارم

اما هیچکس نمی فهمد

خودم را بوسیدم

یا تو را!

گفته بودم قبلا:

که به برکه ها شبیهی.

شعر زیبا درباره برکه

مشخص نیستند

نه جای زخم هایت

نه آنان که زخمت زده اند

به برکه ها می مانی عزیزم

و هر سنگ که زخمی ات می کند

در تو آرام می شود.

زخم ها زیباترت کرده اند…

چون برکه ها

که با سنگ‌های خوابیده در بسترشان

زیباترند.

شعر درباره ی برکه

تو را پلک بر هم زدنی کافی‌ست

تا تمام آفتاب گردان ها

تا مسافران خسته ی در خواب بر برکه

چون برگ های سرخ با باد

دور و دورتر شوند

تمام آفتاب گردان ها

به تو

تنها

به تو

لبخند می زنند

شعر برکه

کاش می‌توانست

به رود بیندازد خودش را

ماهی کوچکی که

د‌لش دریا بود و

خانه‌اش برکه !

شعر برکه کاشی

آرام گرفته ماه در

برکه ی آب

انگار در آغوش تو

شب رفته بخواب

گیسوی تو بازیچه ی

 انگشت نسیم

ای عشق فقط تو جای خورشید بتاب…

شعر برکه ماهی

دلتنگی

رودی نیست که به دریا بریزد!

دلتنگی

ماهی کوچکی ست

که برکه اش را

از چهار طرف

سنگچین کرده باشند!

شعر برکه سهراب

عاشق که باشی دوست داری ماه را مثل برکه در بغل بگیری،

تک تک ستاره ها را ببوسی

به گربه ی سیاه روی دیوار شب بخیر بگویی

و منتظر لالایی جیرجیرک ها شوی

شعر در مورد برکه

بیشتر بخوانید :

اشعار علیرضا روشن

اشعار احمدرضا احمدی

اشعار علیرضا بدیع

اشعار ژاله اصفهانی

اشعار خواجوی کرمانی

  • جهان مرندی

گلچین زیباترین شعر در مورد بزرگ شدن

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۲۴ ق.ظ

شعر در مورد بزرگ شدن

شعر در مورد بزرگ شدن ,شعر در مورد بزرگ شدن فرزند,شعر در مورد بزرگ شدن بچه ها,شعر درباره بزرگ شدن,شعری در مورد بزرگ شدن,شعر درباره بزرگ شدن فرزند,شعر بزرگ شدن,شعر بزرگ شدن بچه ها,شعر پدربزرگ شدن,شعر درباره بزرگ شدن,شعر در مورد بزرگ شدن,شعر نو بزرگ شدن,شعر درباره ی بزرگ شدن,شعر بزرگ شدن بچه,شعر درباره بزرگ شدن فرزند,شعری در مورد بزرگ شدن,شعر در مورد بزرگ شدن فرزند,شعر در مورد بزرگ شدن بچه ها

شعر در مورد بزرگ شدن

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد بزرگ شدن برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

ما هیچ وقت بزرگ نشدیم.

فقط بچگیمان را از دست دادیم !

بچه که بودیم همه چشمان خیس ما را می‌دیدند و حالا که بزرگ شده‌ایم، هیچ‌کس نمی‌بیند.

نه اینکه اشک نریزیم، بچه که بودیم نمی‌ترسیدیم از اینکه در جمع اشک بریزیم.

حالا در خلوت خودمان و پنهانی اشک می‌ریزیم.

شعر در مورد بزرگ شدن

دلم برای شادی های بی دلیل

 برای آن پنجشنبه ها که چه سرخوشانه

به سوی خانه می دویدیم

و به استقبال خستگی هامان می آمد

تنگ است…

کجاست آن دیوار کودکی

که آسان همه غمها را به او بسپرم

و شادمانه دوباره متولد  شوم؟

شعر در مورد بزرگ شدن فرزند

به خودت بیشتر نگاه کن

بیشتر از این ها چهره ات را

در آینه ی قدی اتاقت 

تحسین کن

گاهی خودت را 

نیمه ی گمشده ی خودت بدان

شاید یکروز دلت برای

امروزت تنگ شد

گذر زمان 

از آنچه در آینه میبینی

نزدیک تر است…

چقدر همه روزا زود گذشت…

شعر در مورد بزرگ شدن بچه ها

دلم برای آن روزها تنگ است

برای روزهای رنگ و ترانه و لبخند

برای بادبادکهایم

که نمی دانم کجا و چه هنگام

از دستانم رها شد

و همه رویاهایم را با خود برد

من را اسیر زمین کرد

و تبعید من از آن روز آغاز شد…

بادبادکهای من، دوباره بازگردید

و مرا با خود ببرید

می خواهم با شما همسفر شوم

دلم برای بادبادکها تنگ است…

شعر درباره بزرگ شدن

باد بازیگوش

بادبادک را

بادبادک 

دست کودک را

هر طرف می بُرد

کودکی هایم

با نخی نازک به دست باد 

آویزان!

شعری در مورد بزرگ شدن

گاهـــــی ” دلت ” … از سن و ســـــالت مـــــی گیرد … !!!

میخواهـــــی ” کودک ” باشـــــی …..!

کودکــــی که … به هر بهـــــانه ای … به ” آغــــــــوشِ ” غمخواری …… پنــــــاه می برد !!!

و … آســـــوده ” اشک ” مـــــی ریزد !!! هـــــــــی … ؛ بزرگ ک باشــــی … بایـــــــد … : “

بغض هـــــــای ” زیادی را … ” بی صـــــدا ” دفن کنــــــی …..!!

شعر درباره بزرگ شدن فرزند

دلم برای بادبادکها تنگ است

برای رنگ و ترانه و لبخند

برای کوچه های بلند دزاشیب

که پر می شد از خنده های کودکانه مان

و لبریز می شدیم از زندگی

بی آنکه در جستجوی معنایش باشیم…

شعر بزرگ شدن

کودکی چه دوران خوبی بود. کوچک بودم و غم‌هایم یک فسقلی بود.

اندازه غم‌هایم از خودم خیلی خیلی کوچک‌تر بود.

بزرگ شدم، خودم و غم‌هایم پا به پای هم رشد کردیم.

اما بزرگ شدنمان مانند هم نبود. من شدم یک متر و خورده‌ای، غم‌هایم شدند یک خروار و خرده‌ای!

اما لبخندهای کوچکم فقط چند سانتیمتر بزرگتر از لبخندهای کودکی‌ام هستند. این است معنی بزرگ شدن!

شعر بزرگ شدن بچه ها

کاش میشد بچگی را زنده کرد

کودکی شد، کودکانه گریه کرد

شعر ” قهر قهر تا قیامت” را سرود

آن قیامت، که دمی بیش نبود

فاصله با کودکی هامان چه کرد ؟

کاش میشد ، بچگانه خنده کرد

شعر پدربزرگ شدن

اگر به کودکی بازمی‌‌گشتیم، دنیا چه زیبا می‌شد.

راستی و درستی و مهربانی، شاد بودن به کوچک‌ترین بهانه و فراموش کردن غم و غصه در کوتاه‌ترین زمان ممکن.

کینه نداشتن از هیچ‌کس و بخشیدن زمین و زمان.

قهر کردن‌هایی که الکی می‌گفتیم: قهر قهر تا روز قیامت… روز قیامت به فردا صبح هم نمی‌کشید.

شب نشده آشتی می‌کردیم.

دوستی‌هایمان از صمیم قلب و واقعی بود. نه برای صلاح و مصلحت و استفاده. این بود کودکی!

شعر درباره بزرگ شدن

کاش می توانستم

دلتنگی های نبودنت را شماره کنم

مانند عیدی های کودکی هایم

و صدای مادر را بشنوم:

“آنقدر نشمار… کم می شود!!” 

و من باور کنم

و باز دلتنگی هایم را شماره کنم تا کم شود…

کاش باور کنم.

شعر در مورد بزرگ شدن

هیچ دوره ای جای خودش نبود کودک بودم، می گفتند:

تا کی می خواهی کودک بمانی،بزرگ شو!

جوان شدم، گفتند: سعی کن ،کودکِ درونت را زنده نگاه داری!!

و من همیشه تشنه ی کودکی ماندم. هیچ دوره ای جای خودش نبود

شعر نو بزرگ شدن

تو بادبادک بازیگوشی بودی

که با دنباله ی عطرش

هر روز از خیابان نوجوانی‌ام می گذشت !

و من کودکی که می دوید

می دوید… می دوید… و نمی رسید

کودکی که موهایش جو گندمی شدند،

اما هرگز نخواست بزرگ شود

چرا که بزرگ شدن، فراموش کردن تو بود !

شعر درباره ی بزرگ شدن

بزرﮒ ﮐﻪ ﻣﯿﺸــــﻮﯼ

ﻏُﺼـﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺯﻭﺩﺗـﺮ ﺍﺯ

ﺧـﻮﺩﺕ

ﻗـَﺪ ﻣﯽ ﮐِﺸــﻨﺪ …

ﺩَﺭﺩ ﻫـﺎﯾﺖ ﻧــﯿﺰ…

ﻏــﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﻟﺒﺨــﻨﺪﻫـﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻟﺒــﻮﻡ ﮐـﻮﺩﮐــﯽ ﺍﺕ …

ﺟــﺎ ﮔــُﺬﺍﺷﺘــﯽ…

شعر بزرگ شدن بچه

غمگینم

خودم را بغل گرفته ام

و شانه هایم

چون گهواره ی کودکی گریان

تکان تکان می خورد!

شعر در مورد بزرگ شدن

بیشتر بخوانید :

اشعار حمید مصدق

اشعار علی صفری

اشعار محمدرضا شفیعی کدکنی

اشعار علیرضا آذر

اشعار فریدون مشیری

  • جهان مرندی

گلچین زیباترین شعر در مورد جیب

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۲۴ ق.ظ

شعر در مورد جیب

شعر در مورد جیب , شعر طنز در مورد جیب خالی ,شعر جیب خالی,شعر طنز جیب خالی,شعر طنز در مورد جیب خالی,شعر جیبوتی کجایی,شعر جیبوتی کجایی,دانلود شعر جیبوتی کجایی,متن شعر جیبوتی کجایی,شعر طنز جیبوتی کجایی,معنی شعر جیبوتی کجایی,شعر جیبوتی کجایی دقیقا کجایی,شعر جیبوتی,شعر جیبوتی کجائی,شعر جیبوتی کجای,شعر جیبوتی,دانلود شعر جیبوتی,متن شعر جیبوتی

شعر در مورد جیب

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جیب برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

خدا به من

به تو

و به ما

ایمان بیاورد

که عشق میتواند گاهی در یک‌ عصر پاییزی

از دست های من

که خفته اند در‌ جیب های تو…

به جهان نازل شود!

شعر طنز در مورد جیب خالی

می خواهم تو را دوست داشته باشم

با یک فنجان چای

یک تکه نان

یک مداد سیاه

چند ورق کاغذ

می خواهم تو را دوست داشته باشم

با یک پیراهن کهنه

یک شلوار پاره پاره

دست هایی خالی

جیب هایی سوراخ

شعر جیب خالی

می شود وقتی دارم یواشکی

توی جیب پیراهنت دنبال حواسم می گردم

بی هوا ببوسی مرا

شعر طنز جیب خالی

اصلاً دلت طاقت می‌آورد

دستت در جیب بارانی من نباشد!؟

طرّه‌ی مشکی موهایت از خیسی

فر نشده باشد و من نگاه نکنم

و دلم قنج نرود!؟

کافه‌های ولیعصر را بگو

که اصلاً بدون صدای فندکت

رونق ندارد..

شعر طنز در مورد جیب خالی

من که هر وقت عجله‌ای در کار بود

کلید را در جیبم پیدا نمی‌کردم،

طبیعی بود اگر جمله‌ی “دوستت دارم” را

به موقع در دهانم پیدا نکنم.

تو مثل تمام معشوقه‌های دنیا

دیرت شده بود و باید می‌رفتی،

رفتی،

و من بعد از رفتنت بارها گفتم دوستت دارم،

بارها و بارها

مثل دیوانه‌ای که رو به خیابان ایستاده،

و کلید را مدام در قفلی می‌چرخانَد که نیست

شعر جیبوتی کجایی

 

آنکه دوستش داشتم

مسافری بود

همیشه در دست‌هایش چمدانی و

در جیب هایش بلیطی برای نماندن بود

اما از لب هایش حرفی از رفتن نمی ریخت!

شعر جیبوتی کجایی

کاش خیاطِ بهتری بودی

این تنهایی

به تنم زار میزند

و جیب هایش

بزرگ تر از آن است

که با دست هایِ من پر شود

باید از فردا

کمی بیشتر

غصه بخورم…!

دانلود شعر جیبوتی کجایی

دستم را بگیر!

جیب ها گاهی

عمق تنهایی را نمی فهمند…

متن شعر جیبوتی کجایی

آغوش ات

تنها سرزمین من شد،

نگران نباش

جیبم را از بوسه هایت پر کرده ام

دیگر برایم فرقی نمی کند

جهنم

بهشت

یا میدان جنگ!

شعر طنز جیبوتی کجایی

خورشید را می دزدم

فقط برای تو!

می گذارم توی جیبم

تا فردا بزنم به موهایت

فردا به تو می گویم چقدر دوستت دارم!

معنی شعر جیبوتی کجایی

من بوسه ای را می شناسم

که باید به خیابان رفت

و آن را از دنج ترین کنج کوچه ها دزدید

شهر برای اتفاق های عاشقانه کوچک است

من دریایی را می شناسم

که عمقش به اندازه ی جیب های ماست

من فکر می کنم دنیا برای اتفاق های عاشقانه کوچک است.

شعر جیبوتی کجایی دقیقا کجایی

آنچنان ساده ام

که گنجشک‌ها هم می توانند 

در جیب هایم لانه کنند 

با پروانه ای سال ها دوست می شوم 

برای پای مورچه ام که به گل می ماند 

های های گریه می کنم 

در دور و دراز باور خود 

کودک می مانم 

همیشه

شعر جیبوتی

شهره ی شهرم

وقتی افق

دست بر زلفت می گذارد،

تا وسوسه ای نو

در جیبت کند

از جنس ِ دستبندهای زنگار گرفته ی مادربزرگان!

با من سخن از صبر مگو

که آتش عشقت دامنم را سوزانده..

شعر جیبوتی کجائی

از دیدار تو بازمی‌گردم

با دست‌هایی که در دست‌های‌ام جا مانده‌اند

و حرف‌هایی که در دهان‌ام

از دیدار تو بازمی‌گردم

با چشم‌هایی،

که راه خانه را بازنمی‌شناسد

کسی در رگ‌های‌ام راه می‌رود

کسی در قلب‌ا‌م می‌ایستد

و در جیب‌هایم دستی‌ست

که بوی ِ عشق می‌دهد

در آیینه نگاه می‌کنم

تو را می‌بینم

شعر جیبوتی کجای

من هنوز

هم فکر می‌کنم

جنگی در کار نیست!

و دست‌هایِ تو جز برایِ نوازش از جیب‌هایت

بیرون نمی‌آیند!

وقتی دشمنت خانه‌زاد باشد

چگونه می‌توانی

به چیزی جز جنگ‌هایِ داخلی فکر کنی؟

چشم‌هایت را ببند

و به تصرف دست‌هایی فکر کن

که در جبهه‌ی بی‌پناهی‌شان

سنگر گرفته اند…

شعر در مورد جیب

بیشتر بخوانید :

اشعار ملک الشعرای بهار

اشعار فروغ فرخزاد

اشعار حسین منزوی

اشعار هوشنگ ابتهاج

اشعار هاتف اصفهانی

  • جهان مرندی

گلچین زیباترین شعر در مورد پختگی

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۲۳ ق.ظ

شعر در مورد پختگی

شعر در مورد پختگی ,شعر درباره پختگی,شعر برای پختگی,شعر در باره پختگی,شعر با پختگی,شعر درمورد پختگی,شعر با کلمه پختگی,شعر با کلمه ی پختگی,شعری در مورد پختگی,شعری درباره پختگی,شعر درباره ی پختگی,شعر کودکانه در مورد پختگی,شعر مفهومی در مورد پختگی,شعرهای کودکانه در مورد پختگی

شعر در مورد پختگی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد پختگی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

زیر درخت خرما انداز همچو مریم

گر کاهلی به غایت ور نیز سست پیری

از سایه های خرما شیرین شوی چو خرما

وز پختگی خرما تو پختگی پذیری

شعر در مورد پختگی

روشنی بایدت چو شمع بسوز

پختگی بایدت چو دیگ بجوش

چون نه ای اهل وجد، ساکن باش

از تواجد چرا شدی مدهوش

شعر درباره پختگی

پختگی دلم که پر خون است

دمبدم از غم تو سر کرده

بی خبر کرد ناله گوش مرا

لیک گوش ترا خبر کرده

شعر برای پختگی

پختگی خواهی بدرد بینوائی صبر کن

آسمان سرسبز دارد میوه های خام را

تیره بختی نیز مفت اعتبار زندگی است

شمع صبح عالم اقبال داند شام را

شعر در باره پختگی

بطبع اهل دنیا پختگی نیست

ثمر چندانکه سرسبز است خام است

اسیری شهپر آزادی ماست

نگین دام ما را صید نام است

شعر با پختگی

پختگی در پرده رنگ خزانی بوده است

میوه ام در فکر سرسبزی خیال خام داشت

یاد آن شوقیکه از بی طاقتیهای طلب دل

طپیدن نیز در راهت شمار گام داشت

شعر درمورد پختگی

بخلق سبقت اسباب پختگی مفروش

که بیشتر ثمر پیشرس گداخته است

زنقد داغ مکافات خویش آگه نیست

دماغ شعله باین خوش که خس گداخته است

شعر با کلمه پختگی

پختگی نتوان بدست آورد بی سعی فنا

غیر خاکستر خیال شعله هم خامست

خام تا سخن باقی بود در دست صهبای کمال

نیست غیر از خامشی چون صاف میگردد کلام

شعر با کلمه ی پختگی

از رگ خامی نباشد میوه ما ریشه دار

پختگی پیداست چون آتش ز رنگ زرد ما

فتح ما آزاد مردان در شکست خود بود

گو دل از ما جمع دارد دشمن نامرد ما

شعری در مورد پختگی

تلاش پختگی کردم ز خامی ها، ندانستم

که در خامی بهار بی خزانی هست

عنبر را تهیدستان قسمت را چه سود از رهبر کامل؟

که خضر از آب حیوان تشنه می آرد سکندر را

شعری درباره پختگی

نیست مقبول دل عشق، پسندیده عقل

هر که آدم بود آنجا، دد و دام است اینجا

تا در آتشکده دل نگدازی صائب

دعوی پختگی اندیشه خام است اینجا

شعر درباره ی پختگی

به قدر پختگی بر خویش می لرزند آگاهان

ندارد بیم افتادن ثمر چون نیمرس باشد

خیالات غریب من زغربت بر نمی آید

که سرگشته است فریادی که بی فریادرس باشد

شعر کودکانه در مورد پختگی

سفر کن از وطن گر آرزوی پختگی داری

که جوش بحر خامی را زعنبر برنمی دارد

نهند از تنگدستی خاکیان سر بر خط فرمان

سبو چون شد تهی از پای خم سر برنمی دارد

شعر مفهومی در مورد پختگی

نباشد پختگی را آتشی چون نور بینایی

زخامی بی بصیرت را سفر بیرون نمی آرد

رخ چون آفتاب ساقیان خونگرمیی دارد

که از میخانه کس دامان تر بیرون نمی آرد

شعرهای کودکانه در مورد پختگی

بی پختگی ز عمر حلاوت مدار چشم

بادام سبز را نتوان در شکر گرفت

صائب جریده شو که سکندر ز آب خضر

زان ناامید شد که پی راهبر گرفت

شعر در مورد پختگی

بیشتر بخوانید :

اشعار وحشی بافقی

اشعار ناصرخسرو

اشعار فخرالدین عراقی

اشعار سنایی

اشعار امیرخسرو دهلوی

  • جهان مرندی

گلچین زیباترین شعر در مورد ثابت قدمی

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۲۳ ق.ظ

شعر در مورد ثابت قدمی

شعر در مورد ثابت قدمی ,شعر درباره ثابت قدمی,شعر برای ثابت قدمی,شعر در باره ثابت قدمی,شعر با ثابت قدمی,شعر درمورد ثابت قدمی,شعر با کلمه ثابت قدمی,شعر با کلمه ی ثابت قدمی,شعری در مورد ثابت قدمی,شعری درباره ثابت قدمی,شعر درباره ی ثابت قدمی,شعر کودکانه در مورد ثابت قدمی,شعر مفهومی در مورد ثابت قدمی,شعرهای کودکانه در مورد ثابت قدمی

شعر در مورد ثابت قدمی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد ثابت قدمی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

نظاره آن منظر، صاحب نظری باید

سرگشته این سودا، ثابت قدمی شاید

بر آب زند هر دم، این دیده نمناکم

نقش تو و جز نقشت، در دیده نمی شاید

شعر در مورد ثابت قدمی

طریقت شناسان ثابت قدم

به خلوت نشستند چندی به هم

یکی زان میان غیبت آغاز کرد

در ذکر بیچاره ای باز کرد

کسی گفتش ای یار شوریده رنگ

تو هرگز غزا کرده ای در فرنگ؟

بگفت از پس چار دیوار خویش

همه عمر ننهاده ام پای پیش

چنین گفت درویش صادق نفس

ندیدم چنین بخت برگشته کس

که کافر ز پیکارش ایمن نشست

مسلمان ز جور زبانش نرست

شعر درباره ثابت قدمی

دولت اگر چه در قدم سایه هماست

ثابت قدم چو سایه دیوار عشق نیست

نتوان درود کشت فلک را به ماه نو

صیقل حریف سبزه زنگار عشق نیست

شعر برای ثابت قدمی

ای دوست، تا نخندی بر پای لغز عاشق

دانی که مست مسکین ثابت قدم نباشد

نزدیک اهل بینش کور است و کور بی شک

عاشق که پیش چشمش رنگین صنم نباشد

شعر در باره ثابت قدمی

سرو ثابت قدم به پیش قدت

نتواند که پا به هوش نهد

خلق را لعلت از شکر بکشد

خونبها بر شکر فروش نهد

شعر با ثابت قدمی

ثابت نباشد آن قدم اندر طریق عشق

کو می کند ز خار مغیلان کرانه ای

گر راستست، هر چه طلب می کنم تویی

وین راه دور نیست بغیر از بهانه ای

شعر درمورد ثابت قدمی

دلش با آن گران پاسخ دژم بود

هنوز اندر وفا ثابت قدم بود

همی دانست کان خواری به دل نیست

ز معشوقان دل آزاری به دل نیست

شعر با کلمه ثابت قدمی

شمع بساط غیرت مپسند داغ خفت

سربازی آنقدر نیست ثابت قدم برون آ

چون اشک چشم حیران بشکن قدم بدامان

تا آبرو نریزی از خانه کم برون آ

شعر با کلمه ی ثابت قدمی

وقتست چو گرداب بسودای خیالت

ثابت قدم ناز کنم گردش سر را

محو تو زآغوش تمنا چه کشاید

رنگیست تحیر گل تصویر نظر را

شعری در مورد ثابت قدمی

دلا در عاشقی ثابت قدم باش

که در این ره نباشد کار بی اجر

من از رندی نخواهم کرد توبه

و لو آذیتنی بالهجر و الحجر

شعری درباره ثابت قدمی

همچو پرگاری از دورنگی حال

یک قدم ثابت و دگر سیار

کیست دنیا؟ زنی استمکاره

چیست در خانه زن غدار

شعر درباره ی ثابت قدمی

ثابت قدم آن باشد کاندر قدمت افتد

صاحب نظر آن باشد کاندر نظرت میرد

هر زنده صاحب دل کز جان خبری دارد

چون از تو خبر یابد پیش خبرت میرد

شعر کودکانه در مورد ثابت قدمی

یار ثابت قدم اینک ز سفر باز آمد

وگر از پای درافتاد بسر باز آمد

ظاهر آنست کزین پس گهر ارزان گردد

که چو دریا شد و چون کان گهر باز آمد

شعر مفهومی در مورد ثابت قدمی

دلت روشن و وقت مجموع باد

قدم ثابت و پایه مرفوع باد

حیاتت خوش و رفتنت بر صواب

عبادت قبول و دعا مستجاب

شعرهای کودکانه در مورد ثابت قدمی

نشوی عاشق ثابت قدم ار همچون موی

در قفا تیغ زنندت ز سرم برخیزی

هرگزت دست بوصلم نرسد گر چون خاک

زیر پای آرمت از ره گذرم برخیزی

شعر در مورد ثابت قدمی

بیشتر بخوانید :

اشعار رودکی

اشعار سلمان ساوجی

اشعار بیدل دهلوی

اشعار سیمین بهبهانی

اشعار فایز دشتی

  • جهان مرندی

گلچین زیباترین شعر در مورد بشر دوستی

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۲۳ ق.ظ

شعر در مورد بشر دوستی

شعر در مورد بشر دوستی ,شعر در مورد انسان دوستی,شعری در مورد انسان دوستی,شعر درباره انسان دوستی,شعر بشر دوستی,شعر انسان دوستی,شعر در مورد بشر دوستی,شعر انسان دوستی,شعر درباره انسان دوستی,شعر در مورد انسان دوستی,شعر نو انسان دوستی,شعر های انسان دوستی,شعر برای انسان دوستی,شعر در وصف انسان دوستی,شعری در مورد انسان دوستی

شعر در مورد بشر دوستی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد بشر دوستی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

از جمــادی مـــُردم و نـــامی شـدم

وز نمـــا مـردم به حیوان بــــر زدم

 مـــردم از حیـــوانی و آدم شــــدم

پس چـــه ترسم کی ز مردن کم شدم

شعر در مورد بشر دوستی

باران شدید غصه را باور داشت

افکار غریب و ساده‌ای در سر داشت

چشمان رمق رفته و تارش انگار

احساس شب یتیم بی‌حیدر داشت

شعر در مورد انسان دوستی

هــر زدن، بهـر نــــوازش را بــُـود

هــــر گـــله از شـکر آگــه می کند

جنـــگ ها می آشتـی آرد درســـت

مـــارگیـر از بهــر یــاری مار جست

شعری در مورد انسان دوستی

 حمــلـه دیـگــر بمـــیرم از بشـــر

تا بـــرآرم از ملایـــک بــال و پــر

 وز ملـک هم بــایــدم جستـن ز جو

کُــلُّ شَــیءهـالــک الـــّا وجــهه

بــار دیـگر از مـلـک قــربـان شـوم

آنچـه انــدر وهم ناید آن شــــــوم

 پس عـدم گــردم عـدم چون ارغنون

گـویــــدم کــــانّا إِلَیــه راجــعون

شعر درباره انسان دوستی

تو نیکی می کــن و در دجلــه انـداز

کــه ایــزد در بیــابــانت دهــد بـاز

شعر بشر دوستی

با دگــر کس ســازگاری چون کنــم

 مــــوج لشــگرهایِ احـــوالم ببیـن

هر یـــکی با دیگری در جنگ و کین

 می نــگر در خود چنین جنگ گـران

پس چــه مشغولی به جنگ دیگران؟

شعر انسان دوستی

جــنگ هـای خلق، بهر خوبی است

بــرگ بی بــرگی، نشان طوبی است

خشم هــای خلـق، بهـر آشتی است

دام راحــت دایمــاً بـی راحتی است

شعر در مورد بشر دوستی

تضاد و کشمکش در عرصه ی روان

هست احـــوالـم خــلاف همـــدگر

هر یــــکی با هـــم مخالـف در اثر

چون کـــه هر دم راه خود را می زنم

شعر انسان دوستی

خیــر کـــن بــا خـلق، بهـر ایزدت

یــا بـــرایِ راحــتجــان خـودت

 تــا هـمــاره دوســت بینی در نظــر

در دلت نـایــد ز کین نـاخوش صور

شعر درباره انسان دوستی

اهمیت وفاداری به عهد و پیمان

چون درخت است آدمی و بیخ، عهد

بیـخ را تیــمــار می بایـــد بـه جهد

عهـدفاسد، بیخِ پوســــــــیده بود

وز شمـار و لــطف، بــبــریده بـُود

شاخ و بـرگ نخل، گر چه ســبز بود

بــا فســاد بیـخ، سبزی نیسـت سود

 ور نــدارد بـرگســبز و بیـخ هست

عـاقبت بیرون کنـد صد برگ، دست تـو

مشو غـرّه به عــلـمش، عهد جو

علم چـون قشرست و عهدش مغزِ او

شعر در مورد انسان دوستی

گفت پیـــغمبــر کــه هر که از یقین

دانَـد او پـــــاداش خود در یوم دین

کـه یـکی را ده عــوض می آیــدش

هـر زمان جــــودی دگرگون زایدش

جــود جمــله از عوض‌هـا دیدن است

پـس عـوض دیدن ضد ترسیدن است

پس سخــا از چشم آمد نـه ز دست

دیـد دارد کــار جــز بیـــنا نَــرَست

شعر نو انسان دوستی

چنان قحط سالی شد اندر دمشق

که یاران فراموش کردند عشق

چنان آسمان بر زمین شد بخیل

که لب تر نکردند زرع و نخیل

شعر های انسان دوستی

چو بینم که درویش مسکین نخورد

به کام اندرم لقمه زهر است و درد

یکی را به زندان درش دوستان

کجا ماندنش عیش در بوستان؟

شعر برای انسان دوستی

خوشحال کن ای شیعه دل مولا را

بردار دوباره کیسه خرما را

باید که دوباره امتحان پس بدهی

دریاب گرسنگان آفریقا را

شعر در وصف انسان دوستی

چشمش پر و دست‌های او خالی بود

در حسرت یک ثانیه خوشحالی بود

یک جرعه ی آب …آه…یک تکه ی نان

این آرزوی کودک سومالی بود

شعری در مورد تولد دوست

شب میلاد تو ای دوست برای دل من

شب میلاد همه خوبی هاست . . .

تولدت مبارک

شعر در مورد بی لیاقتی

خون تمام افراد بشر یکرنگ است ،

ولی لیاقت آنها …

شعر در مورد بشر دوستی

بیشتر بخوانید :

اشعار سعدی

شعر در مورد عزیز از دست رفته

شعر در مورد عکس

شعر در مورد عاشق

شعر در مورد طمع

  • جهان مرندی

گلچین زیباترین شعر در مورد بین الحرمین

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۲۳ ق.ظ

شعر در مورد بین الحرمین

شعر در مورد بین الحرمین ,شعر درباره بین الحرمین,شعری درباره بین الحرمین,شعر زیبا درباره بین الحرمین,شعر درباره بین الحرمین,شعری در مورد بین الحرمین,شعر کوتاه در مورد بین الحرمین,شعری زیبا در مورد بین الحرمین,شعر دو بیتی در مورد بین الحرمین,شعر زیبا درمورد بین الحرمین,شعر درباره ی بین الحرمین,شعر کوتاه درباره بین الحرمین,اشعار زیبا درباره بین الحرمین,شعر زیبا در مورد بین الحرمین,اشعار زیبا در مورد بین الحرمین,شعر بین الحرمین

شعر در مورد بین الحرمین

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد بین الحرمین برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

یک خیابان کرده مجنونم تومی دانی کجاست؟

آن خیابان کوی جانان قطعه ای از کربلاست

یک خیابان دل ربوده از تمام عاشقان

هست آنجا جای پای مهدی صاحب زمان

شعر در مورد بین الحرمین

چه مسیریست که هم مقصد و مبدا دو حرم

خاک پاکش برترین تربت عالم

شده سیراب ز خون جگر گوشه ی خاتم

آن امامی که بود برترین خلق آدم

شده ذرات جهانی ز غمش غریق ماتم

و به درگاه کریمش همه مسکین جمله حاتم

خفته جسم بی سرش در حرم و خیل ملائک هر دم

درطواف و گریه اند تا محشر کبرای عالم

شعر درباره بین الحرمین

یک خیابان گشته تنها جلوه گاه عالمین

یک طرف قبر ابالفضل، یک طرف قبر حسین

کاش در بین دو شاهد عمر پایان میگرفت

کاش جانم را اجل در آن خیابان میگرفت

شعری درباره بین الحرمین

اینجا چنددقیقـه ای بغـض می کنی و می نشینی .

تویـی و حسیـن و ابوالفضـل .

می دانم بـاورش سخت است .

و زیر لـب زمزمـه می کنی: 

سِـرِّ عاشـق شدنم لُطفِــ طبیبانـه ی تـوست .

وَر نـه عشـقِ تـو کُجــا ؛

این دلِ بیمـار کُجـا .

اما لذت ببر از این بغـض.. ازاین آشفتگـی .

اصلا مدتی سر آن دوراهی بنشین و هوایش را استشمام کن .

برگردی دلـت حسابی تنگــِ اینجا می شود .

اینجا بیـن الحرمیـن است !

شعر زیبا درباره بین الحرمین

…این حسین

صاحب تخت ملک بین الحرمین؛

چهره گردانی و بینی آن طرف هم غیرت الله

او که تدریس وفا کرد به میدان بلا

او عموی عالم،رؤیای طفلان حرم، اوج عزّت

و ز تشبیه صفاتش به علی هم شده صحبت

آن ابَر مرد که از خشم نگاهش برده جرئت

ز دل دشمن و افکنده درونش لرز و حیرت

…این ابالفضل

به رجوع همه مسکین درین ملک دارد بذل

شعر درباره بین الحرمین

اینجا بیـن الحرمیـن است . .

هـوایش هوایـی دیگـر است . .

خاکش جنس دیگری دارد . .

اینجا کوی دلـدادگان و عاشقـان الله ست . .

اینجـا دوراهـی بین الحرمیـن است

شعر درباره بین الحرمین

ای کاش که مرغ بام افلاک شوم

با گریه برای فاطمه پاک شوم

ایوان نجف شبی بمیرم، اما

بین الحرمین کربلا خاک شوم

شعری در مورد بین الحرمین

او مریض است مریض غم بین الحرمین

شصت و نه بار به لب بهر شفا

گفت :حرم

و نمازی که به یاد حرمت میشکند

بس که در رکعت خود جای دعا

گفت :حرم

او همان است که پامنبری و سینه زن است

او همان است که در هروله ها

گفت :حرم

دل به دریا زده و بار سفر را بسته

با تعجب پدرش گفت کجا

گفت: حرم…..

شعر کوتاه در مورد بین الحرمین

دلـم یه کربـلا میخواهد…

بغض هایم را گذاشته ام بین الحرمین بشکنم…

دردو دل هایم را گذاشته ام برای امام حسین بگویم…

نگاهم را کنار گذاشته ام برای دیدن شش گوشه…

کم تر صحبت میکنم

می ترسم انجا برای حسین حسین گفتن کم بیاورم… من که ندیده ام…

من که نرفته ام… می گویند بین الحرمین عجب صفایی دارد…

می گویند هوایش عطر بهشتی دارد… میگویند… خسته ام از می گویندها…

دلم یک نقل قول از خودم در وصف کربلا میخواهد…

شعری زیبا در مورد بین الحرمین

خواب دیدم ک شدم زائر بین الحرمین

صبح گفتم ب خودم هر چه صلاح است

حسین آرزوی حرمت کرد مرا دیوانه

انت مولا و انا …! هر چه صلاح است حسین

شعر دو بیتی در مورد بین الحرمین

همه شب تا به سحر خواب حرم می بینم…

از غم دوری بین الحرمین غمگینم…

کربلای تو مرا شهره ی شهرم کرده…

کاش یکبار شده کنج حرم بنشینم…

شعر زیبا درمورد بین الحرمین

خدایا مارو تو زندگیمون فقط سر یک ،

دوراهی قرار بده اونم بین الحرمین باشه ،

ندونیم پیش عباس (ع) زانو بزنیم یا ،

حسین (ع) …

شعر درباره ی بین الحرمین

توی بین الحرمین

خدا حکومت میکنه

آسمون گل میباره

فرشته خدمت می کنه

شعر کوتاه درباره بین الحرمین

یک طرف حضرت شاه و طرفی حضرت ماه

گردش دیده و سر، هر دو مجدد زیباست

گر ندانی به کدامین حرم اول بروی

گر بمانی وسط این دو، برادر زیباست

اشعار زیبا درباره بین الحرمین

پرپر بزند بیـــن ابوالفضـــل و حسین

از علقمـــــه تا قتلگـــــه نور دو عین

با آمــــدن و رفتن بیـــن دو شهیـــــد 

زینب کند افتتـــــاح بین الحــــــرمین

شعر در مورد بین الحرمین

بیشتر بخوایند :

اشعار عبید زاکانی

اشعار رهی معیری

اشعار مولوی

اشعار فروغی بسطامی

اشعار محتشم کاشانی

  • جهان مرندی

گلچین زیباترین شعر در مورد بندگی خدا

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۲۲ ق.ظ

شعر در مورد بندگی خدا

شعر در مورد بندگی خدا ,شعر درباره بندگی خدا,شعر برای بندگی خدا,شعر در باره بندگی خدا,شعر با بندگی خدا,شعر درمورد بندگی خدا,شعر با کلمه بندگی خدا,شعر با کلمه ی بندگی خدا,شعری در مورد بندگی خدا,شعری درباره بندگی خدا,شعر درباره ی بندگی خدا,شعر کودکانه در مورد بندگی خدا,شعر مفهومی در مورد بندگی خدا,شعرهای کودکانه در مورد بندگی خدا

شعر در مورد بندگی خدا

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد بندگی خدا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

فکرم همه‌جا هست، ولی پیشِ خدا نیست

سجادهٔ زَردوز که محرابِ دعا نیست

گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟

اندیشه سَیّالِ من ـ ای دوست ـ کجا نیست؟!

از شدّتِ اِخلاصِ من عالَم شده حیران

تعریف نباشد، ابداً قصدِ ریا نیست!

از کمّیتِ کار که هر روز سه وعده

از کیفیتش نیز همین بس که قضا نیست

شعر در مورد بندگی خدا

یک‌ ذرّه فقط کُندتر از سرعتِ نور است

هر رکعتِ من حائزِ عنوان جهانی‌ست!

این سجدهٔ سهو است؟ و یا رکعتِ آخر؟

چندی‌ست که این حافظه در خدمتِ ما نیست

ای دلبرِ من! تا غمِ وام است و تورُّم

محراب به یاد خمِ ابروی شما نیست

از بس‌ که پیِ نیم‌ وَجَب نانِ حلالیم

در سجدهٔ ما رونق اگر هست، صفا نیست

بَه بَه، چه نمازی‌ست! همین است که گویند

راهِ شُعَرا دور زِ راهِ عُرَفا نیست

شعر درباره بندگی خدا

من بغیر از تو نه‌بینم درجهان

قادرا پروردگارا جاودان

من ترا دانم ترا دانم ترا

حق ترا کی غیر باشد ای خدا

شعر برای بندگی خدا

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

نروم جز به همان ره که توام راه نمایی

همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم

همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

شعر در باره بندگی خدا

ای همه هستی زتو پیدا شده

خاک ضعیف از تو توانا شده

زیرنشین علمت کاینات

ما به تو قائم چو تو قائم بذات

شعر با بندگی خدا

منم که نیست شب و روز جز گنه کارم

گناهکارم و امید عفو می‌دارم

امیدوار به فضل خدا و هر روزی

هزار بار خدا را ز خود بیازارم…

شعر درمورد بندگی خدا

خداوندا دلم را چشم بگشای

به معراج یقینم راه بنمای

به رحمت باز کن گنجینه جود

درونم خوان به شادروان مقصود

شعر با کلمه بندگی خدا

به نام کردگار هفت افلاک

که پیدا کرد آدم از کفی خاک

خداوندی که ذاتش بی‌زوالست

خرد در وصف ذاتش گنگ و لالست

شعر با کلمه ی بندگی خدا

از خدا گم شده‏‌ایم او به جستجوست‏

چون ما نیازمند و گرفتار آرزوست‏

گاهى به‏ برگ لاله نویسد پیام خویش‏

گاهى درون سینه مرغان به‏ هاى و هوست‏

در نرگس آرمید که ببیند جمال ما

چندان کرشمه دان که نگاهش به ‏گفتگوست‏

آهى سحرگهى که زند در فراق ما

بیرون و اندرون، زبر و زیر و چارسوست‏

در خاکدان ما گهر زندگى گم است‏

این گوهرى که گم شده مائیم یا که اوست؟

شعری در مورد بندگی خدا

به نام خداوند جان و خرد

کزین برتر اندیشه برنگذرد

خداوند نام و خداوند جای

خداوند روزی ده رهنمای

شعری درباره بندگی خدا

گر گناهی کردم و دارم، خداوندا، ببخش

چون گنه را عذر می‌آرم، خداوندا، ببخش

پای خجلت را روایی نیست بر درگاه تو

دست حاجت پیش می‌دارم، خداوندا، ببخش

شعر درباره ی بندگی خدا

گر سینه شود تنگ خدا با ما هست

گر پای شود لنگ، خدا با ما هست

دل را به حریم عشق بسپار و برو

فرسنگ به فرسنگ خدا با ما هست

شعر کودکانه در مورد بندگی خدا

به نام خداوند رنگین کمان

خداوند بخشنده مهربان

خداوند سنجاقک رنگ رنگ

خداوند پروانه‌های قشنگ

خدایی که آب و هوا آفرید

درخت و گل و سبزه را آفرید

شعر مفهومی در مورد بندگی خدا

و خدایی که در این نزدیکی است،

لای این شب بوها

پای آن کاج بلند

روی آگاهی آب

روی قانون گیاه…

شعرهای کودکانه در مورد بندگی خدا

الله تویی و ز دلم آگاه تویی

درمانده منم دلیل هرراه تویی

گرمورچه ای دم زند اندر ته چاه

آگه زِ دَمِ مورچه و چاه تویی

شعر در مورد تولد خودم

مهربانم !

یک جهان قاصدک ناز به راهت باشد

بوی گل ، نذر قشنگی نگاهت باشد

و خداوند شب و روز و تمام لحظات

با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد

تولدت مبارک

شعر های کوتاه در مورد ماه محرم

اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد

دل را حرم و بارگه خون خدا کرد

شعر لیاقت عشق

آنکه هفت اقلیم عالم را نهاد

هر کسی را آنچه لایق بود داد

شعر در مورد بندگی خدا

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد ذوالفقار

شعر در مورد ضربان قلب

شعر در مورد ظهر عاشورا

اشعار اقبال لاهوری

اشعار پروین اعتصامی

  • جهان مرندی

گلچین زیباترین شعر در مورد بمیرم

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۲۲ ق.ظ

شعر در مورد بمیرم

شعر در مورد بمیرم ,شعر بمیرم,شعر بمیرم از فاضل نظری,شعر بمیرم بمیرم مازندرانی,شعر بمیرم اشکین,شعر بمیرم برات,شعر بمیرم,شعر میخوام بمیرم,شعر بگذار بمیرم,شعر نمی خواهم بمیرم,شعر دلم میخواد بمیرم,شعر برات بمیرم روزبه نعمت الهی,متن شعر بمیرم برات شهاب رمضان,متن شعر برات بمیرم,شعر شهاب رمضان بمیرم برات,شعر ماه منیرم برات بمیرم,شعر میرم مدرسه,شعر میرم از این شهر,شعر میرم,شعر میریام

شعر در مورد بمیرم

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد بمیرم برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

تاوان تو را می دهم

تو

زیباترین گناه من بودی

هر بار که حلقه را تنگ تر می کنی

مرگ شیرین تر می شود

این برزخ

از لحظه های دلواپسی لبریز است

آخرین تیر ترکش تویی

از کمان رها شو

می خواهم زیبا بمیرم.

شعر در مورد بمیرم

بگو چگونه بمیرمت

که اینگونه در من نفس می کشی

بگو چگونه وابسته ی بودنت نباشم

که اینگونه زندگی ام را با من قدم می زنی

و خنده ات را بیخ گوشم جا می گذاری

بگو چگونه در تو حبس نباشم

که اینگونه در من جاری هستی

تو بگو چگونه ترسِ از دست دادنت را نداشته باشم

که اینگونه با تو حالم خوب است.

شعر بمیرم

همه شب سجده برآرم،

که بیایی تو به خوابم

و در آن خواب بمیرم،

کـه تو آیی و بمانی …

شعر بمیرم از فاضل نظری

تو را

عاشقانه تر دوست خواهم داشت‎

چه بمیرم، چه بمانم‎

قلب تو آشیانه‌ی من است‎

و قلب من باغ و بهار تو‎

مرا چهار کبوتر است‎

چهار کبوتر کوچک‎

قلب من آشیانه‌ی توست‎

و قلب تو باغ و بهاران من.‏‎

شعر بمیرم بمیرم مازندرانی

آدم ها یا می‌مانند یا می‌روند

تو اما هیچکدامشان نیستی

نه آنچنان رفته که دل بسوزاند

نه آنقدر ها مانده

که خیالْ راحت کن باشد.

درد دارد این بلاتکلیفی..!

ترجیح می‌دهم روزی هزار بار از رفتنت بمیرم

تا اینکه ماندنت

قدرِ یک در آغوش کشیدن هم

به کار نیاید …

شعر بمیرم اشکین

از دست‌های من

جز این ثمری نیست:

گاهی ببارم

گاهی بمیرم

گاهی

اگر شد

در حیرت واژه ی دوست داشتن

تو را دوباره از نو بنویسم…

شعر بمیرم برات

تو بخواه

تا من برایت بمیرم

به طمع یک بوسه

با طعم نارنجی

یا هر رنگی تو بخواهی.

شعر بمیرم

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم

اصلن به تو افتاد مسیرم که بمیرم

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم

یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

شعر میخوام بمیرم

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم

به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم.

شعر بگذار بمیرم

در هر گوشه ای از این ولایت که بمیرم

می توانم دوباره زنده شوم

اما

هراس من از غربت است

غربت در چشمان تو

که چون بیگانه ای مرا می نگرند!

شعر نمی خواهم بمیرم

امشب که برایت می‌نویسم

گریه‌ی تو

تنها موسیقی‌ست

که در رگ‌های خانه جریان دارد

و من چقدر گریه‌ات را

از چشمانت بیشتر دوست می‌دارم

که می خواهم بمیرم و هیچگاه

به چشم نبینم !

شعر دلم میخواد بمیرم

برای زیستن ، پوششی یگانه

و برای مردن کفی خاک

مرا بس بود .

 اینک خیال تو چنان در برم می گیرد

که برهنگی ام را

جمله جامه های جهان

کفاف نمی دهد .

و چون بر این حال بمیرم

چنان می گسترم در جهان

که تمامت خاک هم

کفایت نمی کندم .

شعر برات بمیرم روزبه نعمت الهی

می خواهم خواب اقاقیاها را بمیرم

خیال گونه

در نسیمی کوتاه

که به تردید می گذرد

خواب اقاقیاها را بمیرم.

متن شعر بمیرم برات شهاب رمضان

نشد به مهربانی ات شک کنم

نشد رسما برایت بمیرم

نشد دل آزرده شوی

از غروب ستاره ای دور و

تقصیر ها را من به گردن بگیرم

نشد در سایه ات پناه بگیرم از این همه سرما

نشد از این همه شب

خاطره ای بسازیم

بی خیال آرزوی صبح فردانشد.

متن شعر برات بمیرم

دلتنگی یعنی

من در اسارت تو از تنهائی رنج ببرم

ولی هیچ عطر زنانه ای مجذوبم نکند…

دلتنگی یعنی

من یک عمر برای تو شعر بنویسم و تو هرگز نخوانی

و من دلتنگ بمیرم!

شعر در مورد بمیرم

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد ضمیر ناخودآگاه

شعر در مورد ژاله

شعر در مورد عاشورا

شعر در مورد ظاهر و باطن

شعر در مورد ذوالجناح

  • جهان مرندی

گلچین زیباترین شعر در مورد بمان

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۲۲ ق.ظ

شعر در مورد بمان

شعر در مورد بمان ,شعر در مورد تو بمان,شعر در مورد با من بمان,شعر بماند بقیه اش,شعر بماند بقیه اش,متن شعر بماند بقیه اش,دانلود شعر بماند بقیه اش,شعر کوتاه کن کلام بماند بقیه اش,شعر عاشورایی بماند بقیه اش,متن شعر کوتاه کن کلام بماند بقیه اش,شعر بمان,شعر بمان با من,شعر روزبه بمانی,شعر تو بمان و دگران,شعر روزبه بمانی,شعر کودکم کودک بمان,شعر عاشقانه با من بمان,شعر تو بمان بامن تنها تو بمان

شعر در مورد بمان

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد بمان برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

روزها گر رفت گو رو باک نیست

تو بمان ای آنک چون تو پاک نیست

شعر در مورد بمان

بمان

نه برای من

برای این کوچه

که انتهای آن

در سپیده و انتظار گم می شود

برای این خانه

با دلتنگی هایی که از پیراهن زنانه اش می ریزد

برای این اتاق

با دنده های شکسته در زخم بی کسی

برای عشق

که در قهوه ای چشم های تو عریان می شود

شعر در مورد تو بمان

بمان

نه برای من

برای این درخت

که قرار بود یک قفس آواز

بر شاخه هایش بیاویزی

برای این بهار بمان

برای این بهار

که روی شانه هایت افتاده

و ترکت نمی کند.

شعر در مورد با من بمان

بزرگترین اشتباهی که می توانیم انجام دهیم این است:

به آدمها طولانی تر از آنچه که لیاقتش را دارند

اجازه دهیم در زندگیمان بمانند…!

شعر بماند بقیه اش

بیا،

بمان؛

دوستم نداشتی هم خیالی نیست!

من به اندازه ی جفتمان دوستت دارم

من به اندازه ای که

ابر باران را

دریا موج را

موهات انگشتانم را

پیراهنت تنم را دوست دارد، دوستت دارم!

شعر بماند بقیه اش

تو که نمی دانی؛

از این دهان

با این لب ها

هر چه بگویم دوستت دارم است

هر چه بگویم با من بمان است

حتی میان بوسه!

چشم هایت را ببند و…

با لبخند به آغوشم بیا،

تو که نمی دانی؛

دلم چقدر گفتگوی عاشقانه می خواهد!

متن شعر بماند بقیه اش

سوگند به موی تو که از کوی تو رفتیم

از کوی تو آشفته تر از موی تو رفتیم

بگذار بمانند حریفان همه چون ریگ

ما آب روانیم که از جوی تو رفتیم

دانلود شعر بماند بقیه اش

تو را

عاشقانه تر دوست خواهم داشت‎

چه بمیرم، چه بمانم‎

قلب تو آشیانه‌ی من است‎

شعر کوتاه کن کلام بماند بقیه اش

بمان!

من تو را

قد انگشتان دو دستم

دوستت دارم.

شعر عاشورایی بماند بقیه اش

همین جا بمان عشقم!

همین گونه که هستی.

بمان

و تنها  به من نگاه کن.

نگاه کردن عشق است…

متن شعر کوتاه کن کلام بماند بقیه اش

بمان!

دوست داشتنم

هنوز بوی باران و کاهگل می دهد

بوی مداد جویده ی شده ی کودکی ام

بوی گلبرگ های گل محمدی لای قرآن

شعر بمان

می دانی؟

وقتی قبل از برگشتن فعل رفتنی در کار باشد

محبت خراب می شود

محبت ویران می شود

محبت هیچ می شود

باور کن

یا برو

یا

بمان

اما اگر

رفتی

هیچ وقت برنگرد.

هیچ وقت.

شعر بمان با من

گفته بودی من “همینم” یا بمان یا دل بکن

من به این جمله که می گویی”همینی” قانعم

دور باشی هم برای من کفایت می کند

بشنوم اینجا و در این سرزمینی قانعم

شعر روزبه بمانی

باید می گذاشتی عاشقت بمانم

عشق چیزی نیست

که هر دقیقه

هر روز، اتفاق بیفتد

اگر افتاد

باید دو دستی چسبیدش

باید می گذاشتی دو دستی بچسبم

به قایق هایی که نجاتمان می دادند

به رویاهایم

به عشق

زندگی اقیانوس دیوانه ای ست…

شعر تو بمان و دگران

به من بهانه ای بده

تا کنار تنهایی تو بمانم

روی کتف های تو لانه ای بسازم

برای روز مبادا هر دویمان

هنوز یک بیابان راه پیش رو داریم

به من بهانه ای بده تا همسفرت باشم

شعر در مورد بمان

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد کلاه

شعر در مورد لیله الرغائب

شعر در مورد ذهن

شعر در مورد ضحاک

شعر در مورد ژن

  • جهان مرندی